شقایقی روییده در کویر دل
شقایقی روییده در کویر دل

شقایقی روییده در کویر دل

انسان ..

هیچ کس فکر نکرد..
 که در آبادی ویران شده..
 دیگر نان نیست..
و همه مردم شهر ..
بانگ برآوردند ...
که چرا سیمان نیست ؟
و کسی فکر نکرد ...
که چرا ایمان نیست ؟
زمانی شده است...
 که به غیر از انسان ...
هیچ چیز ارزان نیست ...