شقایقی روییده در کویر دل
شقایقی روییده در کویر دل

شقایقی روییده در کویر دل

چقدر دلتنگم...

هنوز جای قدمهات روی دلم مونده...
جای نگاهت..توی چشمام ...
عزیز دل..چقدر دلتنگم...
برای بعضی حال ها هیچ نوشته ای نمی تونه درمون باشه...
هیچ قلمی نمی تونه این همه دلتنگی رو بنویسه فقط اینکه ..چه زود گذشت..
چقدر از فاصله می ترسیدم...
چقدر از فاصله می ترسیدم و اکنون گرفتار آنم..
چقدر این فاصله ها ما رو عاشق تر میکنه..چقدر این فاصله ها رو دوست دارم…
همه حرفهای کنایه آمیز رو با جون و دل می خرم..
فقط به خاطر جای نگاهت توی چشمام..
راستی چی باید بگم..؟؟؟
گاهی یه سکوت طولانی هم نه..حتی یه سکوت کوتاه …
بهتر از هزار و یک حرف نگفته هست..
سکوت..
قبل از فریاد..
قبل از نگاه..
قبل از صدا.
نظرات 2 + ارسال نظر
ندا سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:12 ب.ظ http://nazanincity.blogsky.com

ندا سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:14 ب.ظ http://nazanincity.blogsky.com

salam
omidvaram ke khob bashin behet tabrik migam mahshari ba ejazat ye dota az shereto zadam to webam ba sharmandegi felan

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد